كم مي آورم
نوشته شده توسط : بهزاد نظري

بعضي وقت ها در همه چيز كم مي آورم .كم مي آورم .
حتي در نفس كشيدن . در زندگي كردن . دستي بيخ گلويم نشسته بود ونمي گذاشت نفس بكشم
يك دست هم آمده قلبم را گرفته نمي گذارد بتپد . نمي گذارد . قاصدك ! آن ديگر دست من نيست . باور كن دست من نيست . در لحظه ها ذوب شده ام و با آن ها از بين مي روم بي آن كه زندگي كرده باشم . بي آن كه زندگي كرده باشم .
اين كه دارد مي گذرد پس چيست ؟ زندگي من است يا فقط لحظه هاي بي من …………
نفس نمي توانم بكشم ، دستي قلبم را در مشتش گرفته و فشار مي دهد ‚‌ يك كوه خستگي و واماندگي روي شانه هايم است و ذوب شده در لحظه ها از بين مي روم …… مي ميرم …
چرا كسي حواسش نيست . من دارم مي ميرم .





:: برچسب‌ها: دوست داشتن , محبت , عشق , علاقه ,
:: بازدید از این مطلب : 291
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: